از دیرباز نحوه پوشش لباس برای ما انسان بسیار مهم بوده به طوری که از رنگ و تزئین در آن برای مطرح کردن عادات و رسوم و یا حتی دین خود استفاده می کنیم. اقوام مختلف دنیا از  نوع پوشش برای تبلیغ تمدن خود نیز استفاده می کنند. در ایام قدیم نحوه پوشش مردم یا لباس هایی استفاده می کردند نشانگر طبقه اجتماعی زندگیشان بوده و کاملا از نحوه لباس پوشیدن آنها می توانستیم متوجه شویم که به کدام طبقه اجتماعی و با چه توان مالی هستند . اگر کمی توجه کنید پادشاهان گذشته بعد از اینکه از نظر نوع ، جنس و طراحی لباس کاری  نمی توانستند برای متمایز بودن لباس هایشان انجام دهند از روش های خاصی استفاده می کردند  از جمله تزئین آن با جواهرات ، نخ های طلایی و نقره ای . این نوع استفاده از زیورآلات باعث متمایز شدن آنها از دیگر طبقات جامعه می شد.

در تاریخ می توانیم از نوع لباس افراد، کشور و منطقه زندگی آنها را تشخصی دهیم بطوری که لباس ها کاملا گویای منطقه زندگی افراد بود و مرزی برای تشخیص تمدن و کشورشان نیز بود. در قرن حاضر لباس یا نوع پوشش از جایگاه ویژه ای برخوردار شد به این ترتیب که شاید ما با پوشیدن لباس می توانیم حتی حالات روحی خود را نیز بیان کنیم و این موضوع باعث پیشرفت های چشمگیری در این صنعت شد و شاید به عنوان یک تجارت بسیار سودآور نیز تبدیل شد . با توسعه شهرنشینی و پیشرفت صنعتی کشورها این موضوع نیز به اقتصادی کلان تبدیل شد و توجه بسیاری از سرمایه گذاری ها را به خود جلب کرد ولی این سرمایه گذاری نیاز به ایده داشت یعنی نیاز به طراح  داشت اولین پله در این صنعت طرحهای خوب و زیبا بود، بعد به کیفیت وقیمت باید توجه می شد. در این میان بود که افرادی توانستند خودشان را به عنوان طراح لباس مطرح کنند این موضوع به دلیل نیاز جوامع و سلیقه های مختلف بین مردم بود که باعث شد افراد یا شرکت هایی به فکر طراحی لباس بیافتند و در این زمینه نیز حرکت کنند. 

 با کمی تامل شما متوجه خواهید شد که طرح لباس ها و مدهای مطرح شده کاملا از شرایط اقتصادی و نحوه  زندگی مردم آن منطقه یا دوران زندگی آنها تاثیر می گرفته و می گیرد ولی هستند طراحانی که دیگر به منطقه زندگی خود اکتفا نکردند و طرح های خود را برای دهکده جهانی طراحی کردند و بسیاری از قوانین گذشته طراحی را زیرپا گذاشتند که همین موضوع خود باعث زنده ماندن نامشان و یا برند آنها شد.

 السا Schiaparelli

 

 

السا  (Schiaparelli) این طراح ایتالیایی در دنیا به دلیل  اثرهای تخیلی خودش در زمینه هنر و طراحی مشهور شد  او با تخیل و اراده قوی که در این زمینه داشت قادر به خلق آثاری بسیار شگفت انگیز در این زمینه بود و از خود اثرات جاودانه ای به یادگار گذاشت. البته مورد دیگری که باعث شهرتش شد استفاده بسیار به جا از سایه روشن هایی با رنگ صورتی در طرح های لباسش  بود به این صورت که او بسیار دقیق از این سایه روشن ها استفاده می کرد بطوری که  هر بیننده ای را به خود جذب می کرد که او چگونه توانسته این هماهنگی را در این رنگ ها خلق کند.

او در سال 1890 میلادی در خانواده ای روشنفکر متولد شد مادرش جزو طبقه اشراف جامعه و پدری بسیار خوشفکر و خلاق داشت. او در نوجوانی به شورش علیه طبقه بالای جامعه دست زد و مخالفت خود را با سرمایه داری اعلام کرد در این زمان بود که او یک کتاب شعر نیز به چاپ رساند او با این کار نام خود در زمینه هنر نیز مطرح کرد.  این کتاب باعث برافروختن خشم خانواده او شد به همین خاطر او را برای تنبیه شدن  به صومعه فرستادند تا از دنیای خارجی دور باشد و نیز ادب شود. این حرکت پدر و مادر او باعث شد تا او اعتصاب غذا کند و عکس العمل نشان دهد او در اوایل بیست سالگی به لندن گریخت تا زندگی مستقلی را آغاز کند و دور از چشم پدر و مادر و نظارت سنگنین آنها به کارهای هنری خود  و همچنین مبارزاتش ادامه دهد. بعد  از آن نیز به نیویورک رفت و با گروه از جوانان هنرمند مثل خودش آشنا شد و با آنها تشکیل یک گروه هنری را داد و در کنار آنها مشغول خلق آثاری جدید شد.

در سالهای 1927 تا 1940 طرح های هنری لباس او در پاریس بسیار مشهور شد و همچنین توانست نام طرح های خود را زنده نگه دارد مردم پاریس علاقه زیادی به طرح لباس های غیر عادی او از خود نشان دادن او با دیدن این علاقه سعی کرد امضاء خود را در هر یک از تولیدات خودش طراحی کند این کار را برای جاودانگی آنها انجام داد، بطور کلی طراحی های او تضاد کاملی با طرح های معروف زمان خود داشت و در مسیری دیگر حرکت کرد و خود را به طرح های مرسوم در آن زمان مقید نساخت. در آن زمان او خانه مد خود در شهر پاریس افتتاح کرد و باعث شد که تعداد زیادی از مردم را برای دیدن طرح های غیر معقول خود به آنجا بکشند .

او خانه مد خود را در سال 1946 بست و دیگر تصمیم به ادامه فعالیت خود نداشت اما یکی از دستیارهای او با توجه به تجربه ای که در کنار اوبه دست آورده بود این کار را ادامه داد و باعث شد تا به امروز این نام برای همگان زنده بماند.

کریستین دیور  (Christian Dior)

 

 

کریستین دیور در ژانویه سال 1905 میلادی دیده به جهان گشود. نام او به دلیل نگاه نوین او به طراحی لباس به جهان معرفی شد و به سرعت در این زمینه یکی از نام آورترین طراحان جهان شناخته شد. و با طرح های نوین خود در سال 1947 انقلابی در طراحی لباس ایجاد کرد و همانند ستاره ای درخشید که تا کنون نیز نام او پابرجا مانده است . در اوایل کارش زیاد محبوبی نبود البته نام او بسیار مشهور بود اما دلیل عدم محبوبیت او بین مردم همکاری او با آلمان ها و طراحی لباس های خاصی برای همسران افسران آلمانی زمان هیتلر بود او دقیقا در اوج تنفر مردم ازهیتلر این کار را انجام می داد که باعث ایجاد حس بی توجهی یا حتی نفرت در بین مردم شده بود.

 البته او همیشه به کار خود به عنوان یک هنر نگاه می کرد وزیاد اهمیتی به نظرات مردم و شخص مورد معامله خود توجه نداشت . کریستین توانایی خارق العاده ای در استفاده از خط و خطوط یا همان درزهای دوخت در لباس های خود داشت و همین موضوع باعث تمایز کارهای او با دیگر همکارانش می شد اکثر طراحی های او در آن زمان یادآور گل بود بطوری که وقتی خانمی لباس های طراحی شده توسط او را می پوشید در ذهن بیننده آن نوعی از گل را یادآوری می کرد. دیور در سال 1957 به طرز مرموزی از بین رفت که هنوز هم سوالات بیشماری را در بین مردم باقی گذاشته است حتی عده ای معتقد بودند که در اثر گیر کردن استخوان ماهی در گلویش خفه شده ولی دیگران به حمله قلبی که از شدت هیجان به وجود آمده بود اعتقاد داشتند به هرحال او مرد ولی نامش و طرح های او هنوز زنده هستند و جزو یکی از بهترین طرح های جهان قرار دارند. بعدها شاگردانش توانستند نام طرح های اورا زنده نگه دارند و بعد از تولید لباس به تولید لوازم و زیورآلات هم روی آوردند.

روی فرویک هلستون (Frowick Halston)

 

 

بهتر است او را به نام هالستون بشناسیم و البته دنیا هم اورا به این نام می شناسند. او در سال 1932 متولد شد. طرح های او به خاطر استفاده زیبا و دقیق او از پارچه های ابریشمی بوده و البته تنوع در طراحی مایو برای بانوان یا همان کلسیون تابستانی او نیز بسیار موفق بوده و لباس های شب او مورد توجه بسیاری از نوجوانان نیز قرار گرفت.

او از سال های اولیه نوجوانی بسیار علاقمند به مد و لباس بود که اولین طراحی او در سنین نوجوانی کلاه بود و در آن زمان بسیار زیاد مورد توجه قرار گرفت. او پس از اتمام دوران تحصیل در دبیرستان وارد دانشگاه ایالت ایندیانا شد  اما او تحصیلات خود را در این دانشگاه به اتمام نرساند و سریع به یک مدرسه هنری شبانه در شهر شیکاگو رفت و در همین زمان بود که خلاقیت او باعث پیشرفت چشمگیرش در این زمینه شد. علاقه شدید او به این هنر باعث شد تا تمام وقت خود را صرف تمرین و طراحی جدید لباس ها یش کند. در همین زمان بود یک روزنامه در شیکاگو از او مطلبی را به چاپ رساند و همین امر اولین پله ترقی او قرار گرفت و توانست بعد از آن در سال 1957 اولین بوتیک خود را افتتاح کند در همین زمان بود که او تصمیم گرفت اسم خود را مخفف کند.

دومین پله ترقی او ورود به شرکت سیب بزرگ بود که همین امر با عث بیشتر شناخته شدنش شد او در این شرکت شروع به طراحی کلاهای زنانه کرد. آشنایی او با جکی کندی کلید موفقیت او در امریکا بود و شهرتش دو چندان شد آشنایی او با کندی باعث شد که آن خانواده از طرح های خاص او حتی در مراسم های بسیار مهم رسمی خود استفاده کنند که این مورد باعث حرکت سریع او به سوی موفقیت شد. او در کارنامه کاری خود در دهه هفتاد میلادی طراحی لباس کادر پروازی یک شرکت هوایی در امریکا را دارد و البته رنگ سیاه و سفید نیز در برند کاری او بسیار مشهود بود او در اوج موفقیت خود با یک اتفاق ناگوار به زیر افتاد اعتیاد او به مواد مخدر و همچنین بیماری ایدز باعث اخراجش از شرکت شد و دیگر حضوری در این زمینه نداشت دو در دوران بیماری ودر شرایطی بسیار ناگوار در سال 1990 میلادی از دنیا رفت.

کالوین کلاین (Calvin Klein)

 

کالوین کلاین سال 1942 در نیویورک به دنیا آمد . کالوین تحصیلات خود را در زمینه طراحی لباس در موسسه ای بسیار مشهور در شهر نیویورک شروع کرد و با توجه به اشتیاق و شوقی که در این زمینه داشت توانست خیلی سریع روی پای خود بایستاد و امکانات تولید لباس با طرح های اختصاصی خود را فراهم کند او برای آغاز کار تجاری خود و معرفی برند خود از شور و شوق جوانان بهره گرفت و نمونه لباس هایی را با شلوار جین به بازار عرضه کرد که همین امر باعث شد طرح های او از طرف نوجوانان مورد استقبال قرار گیرد و از لباس های او در میهمانی های شبانه خود بسیار استفاده کنند که البته این موضوع برای آنها باعث افتخار نیز بود که توانسته بودند یکی از لباس های طراحی شده توسط کلوین را بر تن داشته باشند.

اوج شهرت کلوین در سال های 1980 و 1990 بود این زمان بود که او کمی مخاطبان خود را به سمت بانوان جوان سوق داد و تصمیم گرفت که به گونه لباس های خود را طراحی کند که بتواند نظر دختران جوان را بیشتر به خود جلب کند او عقیده داشت وقتی دختران جوان از لباس های تولید او استفاده کنند باعث می شود تا شور و اشتیاق پسران را برانگیزد و آنها نیز به داشتن لباس هایی با برند او مشتاق بشوند . بنابراین بعد مدتی او شروع به تولید لباس برای هر دو جنس جوانان کرد که البته در همان اوایل با توجه به تغییر جهت طراحی های او به سمت دختران بسیار مورد انتقاد قرار گرفت و حتی اتهاماتی نیز به او زده شده ولی او در تصمیم خود بسیار راسخ بود و همین تغییر رویه باعث سرازیر شدن میلیون ها دلار به حساب بانکی او شد و به زودی جای خود را در میان لباسهای موجود بازار باز کرد. او پس از موفقیت های بسیار در زمینه طراحی لباس شروع به تولید وسایل تزئینی و عطر نیز کرد که در این زمینه توانست به کسب کار خود رونقی دوباره بدهد. او برای تولید عطرها و ادکلن های برند خود شخصا به انتخاب اسانس اقدام می کند در برخی موارد حتی در نحوه بسته بندی آنها نیز دخالت دارد و به  همین دلیل شما نمی توانید این نوع اسانس و بسته بندی را در دیگر عطرها بیابید بنابراین او با این حساسیت بار دیگر بر اختصاصی بودن کار خود تاکید دارد.

رالف لورن  (Ralph Lauren)

 

رالف لایف شیتز Ralph Lifshitz درسال 1939 در شهر برانکس به دنیا آمد. رالف نام خودش را در اوایل نوجوانی تغییر داد و وقتی ازاو پرسیده شده چرا این کار کرده است توضیح می داد که در دوران مدرسه دوستانش او را بخاطر نام خانوادگی اش مسخره می کردند و این موضوع او را آزار می داده بنابراین پس از رسیدن به سن قانونی تصمیم گرفت این کار را انجام دهد و نام خانوادگی خودش را عوض کرد.

لورن در دوران نوجوان توسط مادرش حمایت می شد بنابراین مادرش اصرار داشت که او برای تحصیل علوم دینی یهودی اقدام کند ولی او هرگز در روحیه خود این موضوع را نتوانست بارور کند و مسیر زندگی خود را به شکل متفاوتی تعیین کرد. او از ابتدا علاقه به زندگی اشرافی داشت و تجملات و زرق و برق وسایل زندگی لوکس برای بسیار شیرین بود و گرایش خاصی به آنها داشت بنابراین به جمع آوری این گونه وسایل علاقه نشان داد و سعی کرد به علایق خود توجه بیشتری داشته باشد و به دنبال آنها برود.

لورن برای شروع کار خود سعی در طراحی وتولید کراوات و دستمال گردن های غیرمتعارف کرد او با تولید آنها از پارچه های بسیار با کیفیت و طراحی بی همتای آنها توانست نظر تعداد بیشماری از افراد را به تولیداتش جلب کند او محصولاتش را در فروشگاههای تازه افتتاح شده نیویورک به نمایش می گذاشت در همین حال نیز به دنبال یک سرمایگذار نیز می گشت که سرانجام موفق شد شریک تجاری خود را بیابد و با سرمایگذاری در این کار زمینه را برای پیشرفت خود فراهم کند و محصولاتی را هم مخصوص بانوان و هم مخصوص آقایان تولید کند او این محصولات را در یکی از فروشگاههای بسیار مهم خیابان پنجم در نیویورک به نام  Saks عرضه کرد که با استقبال بسیار زیاد مردم مواجه شد.

بعد از این موفقیت او توانست فروشگاه خود را پایه ریزی کند.این فروشگاه به نوبه خود از نظر دکوراسیون بی نظیر بود گرچه او متحمل هزینه بسیار زیادی برای طراحی وتولید این دکوراسیون شده بود ولی عقیده داشت که همین موضوع باعث موفقیت آینده او خواهد شد که البته اشتباه نیز نکرده بود.

در دهه 1980 میلادی رالف لورن با طراحی و تولید پیراهن مردانه خود با آرم تجاری پلو که به شکل یک بازیکن چوگان سوار بر اسب  طراحی شده بود حرکت بزرگی را در زندگی تجاری خود کرد او با انتخاب بهترین پارچه ها و رنگبندی بسیار زیبا و همچنین دوخت وکیفیت بسیار خوب خود توانست به سرعت این مارک تجاری را به علاقمندان به لباس های فاخر بشناساند و راه خود را برای صعود هموار کند.

او پس از ورود به عرصه جهانی تجارت لباس با این برند برای آقایان شروع به طراحی لباس هایی مخصوص بانوان نیز با همان برند کرد به این ترتیب تو

 منبع : http://emadezzati.persianblog.ir/



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 167
برچسب ها :

تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 | 13:12 | نویسنده : admin |
<< مطالب جدیدتر مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By SlideTheme :.