داستان مناسبات تاریخی ایران و آلمان که از دوره صفویه شروع و در اواخر دوره قاجار تشدید شد،‌ در دوره رضاخان وارد مرحله تازه‌ای شد. آدولف هیتلر که شاید می‌دانست روزی به ایران نیازمند خواهد بود، آلمان‌ها را از نژاد آریایی‌ها معرفی کرد که بتواند توجه ایرانیان را جلب کند. منبع این مطلب ماهنامه زمانه‌است. وقتی‌که آدولف هیتلر، رهبر حزب ناسیونال‌سوسیالیست، در ژانویه ۱۹۳۳.م (۱۳۱۱.ش) زمام امور آلمان را به دست گرفت و رایش سوم را به‌وجود آورد، روابط دو کشور ایران و آلمان وارد مرحله جدیدی گردید.آلمانی‌ها تبلیغات وسیعی در مورد مشترک‌ بودن نژاد آریایی دو ملت ایران و آلمان انجام دادند. آنها هدف‌های دو کشور را هم در مبارزه با کمونیسم و امپریالیسم یکی نشان می‌دادند. همان طور که در طی جنگ جهانی اول دیدیم، آلمانی‌ها محبوبیتی در بین مردم داشتند. دلیل این محبوبیت آنها در سال‌های قبل از جنگ جهانی دوم یکی اقداماتی بود که در صنعتی‌کردن ایران بدون ادعا انجام دادند و دیگری تنفر و انزجاری که مردم از انگلیسی‌ها و روس‌ها داشتند.در نوامبر ۱۹۳۵.م دکتر شاخت، وزیر اقتصاد آلمان، به تهران آمد و در مورد توسعه روابط بازرگانی دو کشور با مسوولان ایران مذاکراتی انجام داد. یک قرارداد تهاتری در دسامبر۱۹۳۵.م(۱۳۱۴.ش) امضا شد. بازرگانی ایران و آلمان به سرعت توسعه پیدا کرد. در عرض پنج‌ سال صادرات آلمان به ایران پنج‌ برابر شد و این کشور بزرگ‌ترین خریدار مواد خام صادراتی ایران گردید. صدها مهندس و کارشناس آلمانی وارد ایران شدند و کالاهای آلمانی با شرایط سهل در اختیار ایرانیان قرار گرفت. در سال ۱۹۳۸.م خط کشتیرانی مستقیم بین هامبورگ و خرمشهر دایر گردید و شرکت هواپیمایی لوفت‌هانزا خط هوایی مستقیم تهران ــ برلن را برقرار ساخت.دولت ایتالیا هم که متحد آلمان بود در همین جهت پا به میدان گذاشت. نیروی دریایی ایران را تقویت کرد. هیتلر خود را از محدودیت‌های قرارداد ورسای رها ساخت و ارتش نیرومندی را سازمان‌دهی کرد و با به هم‌خوردن تعادل قوا در اروپا جنگ جهانی دوم آغاز شد.

جنگ جهانی دوم

در جنگ جهانی دوم نیز ایران خود را بی‌طرف اعلام نمود. شوروی هم ابتدا پیمان عدم تجاوز با آلمان امضا کرد و مدتی از جنگ دور بود. با شروع جنگ انگلیسی‌ها از حمل کالاهای آلمانی از راه دریا به ایران جلوگیری کردند و کشتی حامل قسمتی از وسایل کارخانه ذوب‌آهن ایران را که از هامبورگ حمل شده بود، متوقف و مصادره نمودند. به دنبال این اقدامات، دولت آلمان به شوروی پیشنهاد کرد که اجازه دهد کالاهای آلمانی از راه آن کشور به ایران حمل گردد. روس‌ها با این تقاضا موافقت کردند و در پی آن و موافقتنامه‌ای بین این دو کشور در این خصوص منعقد شد به این ترتیب به مدت دو سال صادرات آلمان از راه ترانزیتی شوروی به ایران می‌رسید و مهندسان و کارشناسان آلمانی با علاقه فراوان به دولت ایران خدمت می‌کردند. در طی این مدت هیتلر توانست با حملات برق‌آسای خود ابتدا لهستان و سپس به‌ترتیب دانمارک، نروژ، هلند، بلژیک، لوکزامبورگ و فرانسه را از پای درآورد و با کمک ایتالیای موسولینی بر تمامی خاک اروپا مسلط شود. انگلستان، که در مقابل قدرت عظیم آلمان تنها مانده بود، سرسختانه مقاومت می‌کرد. در ۱ تیر ۱۳۲۰.ش/ ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱.م در میان تعجب و بهت دنیا، ارتش آلمان خاک شوروی را هدف قرار داد و ظرف چند روز شکست‌های سنگینی به ارتش سرخ وارد ساخت. هدف آلمان رسیدن به چاه‌های نفت قفقاز و سپس خاورمیانه و تصرف هندوستان و به زانو در آوردن انگلستان بود. چرچیل با استفاده از موقعیت فراهم شده فورا دست اتحاد به سوی شوروی دراز کرد و بدین‌ترتیب انگلیس و روسیه در صف واحدی قرار گرفتند. شوروی‌ها به تسلیحات نیاز داشتند و راه ایران کوتاه‌ترین و مهم‌ترین راه برای رساندن کمک‌های نظامی به این کشور بود و بدین‌گونه خاک ایران اهمیت استراتژیک خود را نمودار ساخت. در این زمان رضاشاه اعلام بی‌طرفی کرده، فعالیت آلمانی‌ها در ایران را محدود ساخته بود و گمان می‌کرد به این طریق از تعرض مصون خواهد ماند. با وجود این اقدامات، شوروی و انگلیس فعالیت متخصصان آلمانی را به‌عنوان ستون پنجم دشمن تلقی نمودند و با این بهانه به اشغال ایران از شمال و جنوب دست زدند. اشغالگران به ایران فشار آوردند که ایران علیه آلمان اعلان جنگ دهد، حتی جمعی از افراد و شخصیت‌های متمایل به آلمان را دستگیر کردند و تا پایان جنگ در بازداشت نگهداشتند.

در جنگ جهانی دوم نیز متفقین پیروز میدان بودند و دوباره آلمان شکست خورد و خلع سلاح گشت و طی سال‌های ۱۹۴۹ ــ ۱۹۴۵.م توسط شورای‌عالی متفقین مرکب از فرماندهان نظامی چهار کشور اشغالگر آمریکا، انگلستان، فرانسه و شوروی اداره می‌شد.

ایران و آلمان پس از جنگ جهانی دوم

آلمان متحد در نتیجه جنگ و حوادثی که متفقین پیش آوردند به دو بخش تقسیم شد: آلمان شرقی که زیر سیطره اتحاد جماهیر شوروی بود و آلمان غربی که تحت نظارت سه دولت آمریکا، انگلیس و فرانسه قرار داشت. آلمان غربی در ۱۹۴۹.م جمهوری فدرال آلمان نام گرفت. روابط سیاسی ایران با حکومت جدید آلمان از تیرماه ۱۳۳۰/ ژوئیه ۱۹۵۱.م برقرار شد و یک ماه بعد سفارت ایران در «کلن» آغاز به کار کرد. اولین سفیر ایران در آلمان فدرال پدر ثریا، همسر شاه، بود. آلمان در آن تاریخ وزارت‌خارجه نداشت، اما در ۱۹۵۵.م/۱۳۳۴.ش که به عضویت ناتو درآمد توانست حاکمیت ملی خود را به‌دست آورد و دارای وزارت‌خارجه شود. پس از این قضیه، روابط سیاسی با ایران به سطح سفارت کبری ارتقا پیدا کرد و چون هنوز «بن»، پایتخت جدید آلمان فدرال، آماده نشده بود نمایندگان سیاسی خارجی در کلن، که فاصله زیادی با بن نداشت، استقرار پیدا کردند، اما از ۱۹۷۳.م/۱۳۵۲.ش سفارتخانه‌ها به‌تدریج به بن نقل مکان پیدا کردند.

منبع: donya-e-eqtesad.com



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 212
برچسب ها :

تاريخ : سه شنبه 28 خرداد 1398 | 16:04 | نویسنده : admin |
<< مطالب جدیدتر مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By SlideTheme :.